امپراتور کوتوله ی سرزمین لی لی پوت

امپراتور کوتوله ی سرزمین لی لی پوت

درباره کتاب

اولین چیزی که صبح‌ها حواسم را به خودش جمع می‌کند قارقار کلاغ‌های روی درخت سپیدار است که هر صبح می‌توانم یک دل سیر از پنجره تماشای‌شان کنم. اصلاً هرچقدر بیشتر فکر می‌کنم بیشتر می‌فهمم که عاشق کلاغ‌ها هستم. صدای زنگ گوشی‌ام هم قارقار است. من عاشق خیال کردنم. هم کلاغ‌ها و هم چیزهای دیگر، مثل همین جعبه‌ی عجیب‌وغریبی که سرصبحی توی آسانسور آپارتمان‌مان دیدمش و نمی‌دانم توی آن چه چیزی است. یک «امپراتور کوتوله ی سرزمین لی لی پوت»ها یا موش کوچکی که قصد کرده به محض باز کردن ربان خوشگل دور کادو بپرد به من. اصلاً چرا من؟ مگر این کادو برای من است؟ تا دیر نشده باید صاحب این کادو را پیدا کنم. «امپراتور کوتوله ی سرزمین لی لی پوت» داستان دختری خیال‌باف است. بستر رمان در فضای شهری امروزی می‌گذرد و خانیان با انتخاب روایت غیرخطی برای این داستان، اتفاقات روزمره و بیرونی را به ذهنیات دخترک داستان پیوند زده است یا شاید هم عکس این موضوع صادق باشد! این داستان، با روایت ساده و در عین حال پیچ در پیچ خود نوجوان را تا انتها با خود همراه می‌کند. جمشید خانیان داستان­‌نویس و نمایشنامه‌نویس است. کتاب‌­های او جوایز و افتخارات زیادی برایش به ارمغان آورده‌­اند؛ جایزه­‌ی ویژه‌ی­‌ شورای کتاب کودک، جایزه­‌ی‌ ربع قرن ادبیات دفاع مقدس، جایزه‌ی­‌ ادبی اصفهان، نشان لاک­‌پشت پرنده و کتاب سال شهید غنی‌­پور از آن جمله‌­اند. کتاب «قلب زیبای بابور» خانیان در سال ۲۰۰۵ در فهرست کلاغ سفید کتابخانه­‌‌ی مونیخ و دو کتاب «طبقه­‌ی هفتم غربی» (نشر افق) و «عاشقانه‌­های یونس در شکم ماهی» نیز در فهرست افتخارات IBBY قرار گرفته­‌اند.

خلاصه ای از کتاب

آفاق خانم می‌تواند یک کلاغ واقعی باشد. او درست مثل کلاغ‌ها، نه گریه می‌کند و نه غرورش را می‌شکند. بغض می‌کند و سرش را بالا می‌گیرد و اگر به‌جای دهان، منقار قوی و درازی داشت آن را به سمت افق می‌چرخاند…

نوع کتاب
کتاب زیبا صدایم کن نوشته فرهاد حسن زاده
فرهنگ نامه مشاغل
نجات آب
از کتیبه تا کتاب
پسران آفتاب
هویج پالتو پوش
امپراتور کوتوله ی سرزمین لی لی پوت
آرزوی سوم